توضیحات
آموزش هنر باید با پرورش همراه باشد، اما پرورش چه چیز است؟ پرورش داشته های شخصی هنرجوست که زمینه ساز سبک و دستخط میشود.
و اما پرورش چگونه شکل میگیرد صد البته با رشد جسارت و اعتماد به نفس در هنرجو…
در واقع هنرجو تمام متریال هنر را دارد ، معلم هنر باید فقط آن را شکل دهد.
آموزش با هر هنرجو بسیار متفاوت با هنرجوی کنارش میباشد .
هنر و پرورش خلاقیت کودکان
هنر به کودکان می آموزد تا درباره روابط کیفی قضاوت های درستی داشته باشند
در هنر مسائل دارای بیش از یک راه حل و پرسش ها دارای بیش از یک پاسخ هستند. یکی از اساسی ترین درس هایی که هنر و پرورش خلاقیت به آن می پردازد این است که روش های بسیار برای مشاهده و تفسیر دنیای پیرامون ما وجود دارد و در حل مسائل اهداف به ندرت ثابت هستند.
هنر این حقیقت را آشکار می سازد که نه واژگان و نه اعداد قادر به تفسیر آنچه کودکان می دانند نیست. محدودیت های زبان آنها نشانگر و توصیف کننده ی محدودیت های شناختی آنان نمی باشد و تفاوت های کوچک دارای تاثیرات بزرگ هستند.
هنر به نکات ظریف می پردازد و به آنها می آموزد که به حلاجی مسائل و مواد و اشیاء بپردازند. هنر کودکان را در یادگیری بیان آنچه که نمی توان بیان کرد یاری میدهد. هنر کودکان را قادر می سازد تا به تجربه هایی دست یابند که هیچ منبع دیگری توانایی تولید این تجربه ها را ندارد.همچنین آنها را توانا میکند تا احساسات خود را کشف کنند.
به این دلایل است که زندگی انسان با هنر آغاز می شود و کودک اولین تجربه ها را کسب می کند.
جای تاسف بسیار دارد که والدین و مربیان مهدها و مدارس به دلیل عدم آشنائی با روانشناسی و هنر کودک این مسیر را تخریب و با آموزش و شیوه های غلط روند رشد کودک را قطع میکنند.
متاسفانه پرورش خلاقیت و هنر کودک در آموزش و پرورش ما شناخته شده نیست و از مقوله آموزش و پرورش فقط “آموزش” وجود دارد و پرورش بسیار ضعیف میباشد و کودکان را از هدف بزرگ خلاقیت جدا کرده و به مقلد و پیرو تبدیل میکند که عوارض آن از قبیل تنش ، عدم خلاقیت، عدم اعتماد به نفس، وابستگی و روان پریشی است. پرورش خلاقیت در این راستا یعنی به فعل در آوردن و هماهنگ کردن تمام قسمت های ذهن کودک در جهت نوآوری و نتایج آن بطور خلاصه هماهنگی و سلامتی، خلاقیت و ابتکار می باشد.
پرورش خلاقیت باید هماهنگ با روانشناسی کودک باشد یعنی دوره ای که از خود محور به ” دیگر محوری تغییر دوره می دهد باید کاملا هماهنگ با او بوده و به نوعی بازیابی و کشف توانائی درونی کودک باشد تا او تاثیر مهم خود را بر دیگران دریافت کند.
نکته دیگر پرورش خلاقیت ” در ” نقاشی خود انگیخته کودک ، نوعی واکسن روانی و یک درمانگر بزرگ است که جلو رشد بسیاری از مشکلاتی که از کودکی سرچشمه میگیرد و بر تمام عمر فرد تاثیر می گذارد را سد میکند و انرژی او را به مسیر درست هدایت می نماید. به زبان بسیار ساده اگر (خلاقیت) از سمتی وارد شود و بصورت عادت گردد تمام مشکلات فرد از زندگی اش رخت بر می بندد.
و اما پرورش چگونه شکل میگیرد صد البته با رشد جسارت و اعتماد به نفس در هنرجو…
در واقع هنرجو تمام متریال هنر را دارد ، معلم هنر باید فقط آن را شکل دهد.
آموزش با هر هنرجو بسیار متفاوت با هنرجوی کنارش میباشد .
هنر و پرورش خلاقیت کودکان
هنر به کودکان می آموزد تا درباره روابط کیفی قضاوت های درستی داشته باشند
در هنر مسائل دارای بیش از یک راه حل و پرسش ها دارای بیش از یک پاسخ هستند. یکی از اساسی ترین درس هایی که هنر و پرورش خلاقیت به آن می پردازد این است که روش های بسیار برای مشاهده و تفسیر دنیای پیرامون ما وجود دارد و در حل مسائل اهداف به ندرت ثابت هستند.
هنر این حقیقت را آشکار می سازد که نه واژگان و نه اعداد قادر به تفسیر آنچه کودکان می دانند نیست. محدودیت های زبان آنها نشانگر و توصیف کننده ی محدودیت های شناختی آنان نمی باشد و تفاوت های کوچک دارای تاثیرات بزرگ هستند.
هنر به نکات ظریف می پردازد و به آنها می آموزد که به حلاجی مسائل و مواد و اشیاء بپردازند. هنر کودکان را در یادگیری بیان آنچه که نمی توان بیان کرد یاری میدهد. هنر کودکان را قادر می سازد تا به تجربه هایی دست یابند که هیچ منبع دیگری توانایی تولید این تجربه ها را ندارد.همچنین آنها را توانا میکند تا احساسات خود را کشف کنند.
به این دلایل است که زندگی انسان با هنر آغاز می شود و کودک اولین تجربه ها را کسب می کند.
جای تاسف بسیار دارد که والدین و مربیان مهدها و مدارس به دلیل عدم آشنائی با روانشناسی و هنر کودک این مسیر را تخریب و با آموزش و شیوه های غلط روند رشد کودک را قطع میکنند.
متاسفانه پرورش خلاقیت و هنر کودک در آموزش و پرورش ما شناخته شده نیست و از مقوله آموزش و پرورش فقط “آموزش” وجود دارد و پرورش بسیار ضعیف میباشد و کودکان را از هدف بزرگ خلاقیت جدا کرده و به مقلد و پیرو تبدیل میکند که عوارض آن از قبیل تنش ، عدم خلاقیت، عدم اعتماد به نفس، وابستگی و روان پریشی است. پرورش خلاقیت در این راستا یعنی به فعل در آوردن و هماهنگ کردن تمام قسمت های ذهن کودک در جهت نوآوری و نتایج آن بطور خلاصه هماهنگی و سلامتی، خلاقیت و ابتکار می باشد.
پرورش خلاقیت باید هماهنگ با روانشناسی کودک باشد یعنی دوره ای که از خود محور به ” دیگر محوری تغییر دوره می دهد باید کاملا هماهنگ با او بوده و به نوعی بازیابی و کشف توانائی درونی کودک باشد تا او تاثیر مهم خود را بر دیگران دریافت کند.
نکته دیگر پرورش خلاقیت ” در ” نقاشی خود انگیخته کودک ، نوعی واکسن روانی و یک درمانگر بزرگ است که جلو رشد بسیاری از مشکلاتی که از کودکی سرچشمه میگیرد و بر تمام عمر فرد تاثیر می گذارد را سد میکند و انرژی او را به مسیر درست هدایت می نماید. به زبان بسیار ساده اگر (خلاقیت) از سمتی وارد شود و بصورت عادت گردد تمام مشکلات فرد از زندگی اش رخت بر می بندد.
افزودن نظر